جدول جو
جدول جو

معنی گرم داغ - جستجوی لغت در جدول جو

گرم داغ
(گَ مِ)
مرحوم وحید دستگردی درگنجینۀ گنجوی آرد: مانند گرم زخم کنایه از اشتیاق مفرط است که بدان سبب از داغ بی خبر است:
هنوز از عشق بازی گرم داغ است
هنوزش شور شیرین در دماغ است.
نظامی (از گنجینۀ گنجوی ص 132)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرم تاز
تصویر گرم تاز
آنکه به شتاب تاخت کند، گرم تازنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرم دار
تصویر گرم دار
غصه دار، اندهگین
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
قسمی از میوه باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ/ رِ پَ)
غم خوار:
گرمدارانت ترا گوری کنند
کشکشانت در تگ گور افکنند.
مولوی (مثنوی).
رجوع به گرم شود
لغت نامه دهخدا
(گَ دِ)
معربد. مست: و آخر زمانیان را سکر حرام شد زیرا که ضعیفتر به عضو و گرم دماغتر بودند از خوردن می. (کتاب المعارف). رجوع به گرم شود
لغت نامه دهخدا
معاشرت کننده دوست رفیق: گرم دارانت ترا گوری کنند طعمه موران و مارانت کنند. (مثنوی) غصه دار اندوهگین: شب در آن حجره نشست آن گرم دار بر امید و عده آن یار غار... (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرم دار
تصویر جرم دار
گناهکار مجرم
فرهنگ لغت هوشیار
عربده کننده معربد مست: و آخر زمانیان راسکر حرام شد زیرا که ضعیفتر بعضو گرم دماغتر بودند از خوردن می، متکبر خود پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره داغ
تصویر قره داغ
ترکی سیاکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم ران
تصویر گرم ران
تیزرو تندران گرم رو، چابک چالاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم دماغی
تصویر گرم دماغی
عربده مستی، تکبر خود پرستی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بشتاب تاخت کند تند تازنده: آن مشرب سرد گرم تاران ترآخور جان خشک بازان... (تحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار
تابنده با حرارت بسیار: بجشن همایون میمون تو چو گشت آفتاب از حمل گرمتاب... (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم باد
تصویر گرم باد
باد گرم، باد سموم
فرهنگ لغت هوشیار
دارنده گرما حار، دارنده مزاج گرم: و روغن قرع آنک از دانه شیرین گیرند گرمی دار را منفعت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم گاه
تصویر گرم گاه
میان روز که هوا بسیار گرم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
Knotty, Lumpy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
noueux, grumeleux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
nodoso, grumoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
penuh simpul, menggumpal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
düğümlü, topaklı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
結び目の多い , しこりのある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
纠结的 , 块状的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
מסובך , גושני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
매듭이 많은 , 덩어리가 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
knobbelig, klonterig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
गुँठीदार , गड्डेदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
knorrig, klumpig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
nodoso, grumoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
enredado, grumoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
вузлуватий , грудкуватий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
узловатый , комковатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
węzłowy, grudkowaty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گره دار
تصویر گره دار
na fundo, yenye makojo
دیکشنری فارسی به سواحیلی